تلقی طیف گستردهای از متدینان آن است که وقوع حوادث طبیعی همچون زلزله، سیل و کمبارشی، نتیجه مستقیم گناهان و رفتارهای ناشایست مردم است. ولی آیا میتوان خسارات و تلفات مناطق مصیبتزده از بلایای طبیعی را صرفا ناشی از گناهکاری ساکنان آن مناطق دانست؟ در این زمینه، روایات متعددی وجود دارد که تحلیل صحیح آنها میتواند پاسخ این پرسش را روشن سازد. این تحقیق، که به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانهای سامان یافته، میکوشد با ارزیابی سندی و محتوایی روایات مربوطه، تحلیل استواری را در این مسأله ارائه دهد. یافتههای تحقیق نشان میدهد عملکرد افراد، صرفا یکی از عواملی است که در حد «مقتضی» میتواند بر وقوع یا تشدید برخی از حوادث طبیعی و خسارتهای ناشی از آن مؤثر باشد، لیک از آنجا که از یکسو اصولا بروز حوادث طبیعی جزء شرور اجتناب ناپذیر نظام خلقت است و از دیگر سو، جنبه ی آزمایش و ابتلا در مصائب، وجه غالب میباشد، نمیتوان صدمات ناشی از حوادث طبیعی را لزوما عقوبت گناه افراد دانست.